جدول جو
جدول جو

معنی لشک لشک - جستجوی لغت در جدول جو

لشک لشک
پاره پاره، لخت لخت پاره پاره لخت لخت
تصویری از لشک لشک
تصویر لشک لشک
فرهنگ لغت هوشیار
لشک لشک
((لَ. لَ))
پاره پاره، لخت لخت
تصویری از لشک لشک
تصویر لشک لشک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لشکه لشکه
تصویر لشکه لشکه
پاره پاره لخت لخت
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ای دارای پاهای بلند و گردن دراز و بالهای بزرگ و دم کوتاه از اکدی بلارج اچوپیل از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لک لک
تصویر لک لک
((لَ لَ))
لک لک، لقلق، زاغور، حاجی لک لک، پرنده ای است با پاهای بلند و گردن دراز که در جاهای بلند لانه درست می کند و خزندگان و حشرات را شکار می کند، کنایه از سخنان هرزه و یاوه
فرهنگ فارسی معین
تکۀ چوبی وصل به دول آسیا که هنگام گردیدن سنگ آسیا به حرکت می آید و به آن وسیله گندم در گلوی آسیا ریخته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لک لک
تصویر لک لک
لک لک، پرنده ای با پاهای بلند و گردن دراز و بال های بزرگ و دم کوتاه که روی درختان بلند و جاهای مرتفع لانه می گذارد و از حشرات و موش و مار تغذیه می کند، بلارج، لقلق، حاجی لک لک
سخنان بیهوده، هرزه و یاوه
لک لک هندی: در علم زیست شناسی نوعی لک لک با پرهای زیبا که در مرکز آسیا و افریقا پیدا می شود و زیر گردن خود کیسۀ گوشتی بزرگی دارد
فرهنگ فارسی عمید